چند سال قبل کارشناسان سازمان شیلات ، بازدیدی با موضوع تولید میگوی SPF از کشور تایلند داشتند. طی این بازدید، کارگاه های آموزشی و ارائه های متنوعی در این خصوص تهیه شده که در این مطلب و در لینک ذیل، بخش نخست فایل صوتی، مربوط به یکی از کارگاه آموزشی با موضوع یاد شده به حضور علاقمندان و بازدید کنندگان وبلاگ تقدیم گردیده است.
هر دو عارضه فشار خون بالا و افزایش میزان کلسترول خون، با بروز بیماری های قلبی در ارتباط مستقیم می باشند. با توجه به اینکه مصرف اسپیرولینا قادربه کاهش هر دو این عوارض شناخته شده، آیا می توان با مصرف این جلبک، از بیماری های قلبی نیز پیشگیری نمود؟
مطالعه ای که در سال 2013 انجام گرفته، ثابت می کند، مصرف جلبک سبز-آبی اسپیرولینا، نقش مهمی در پیشگیری از بروز بیماری های قلبی عروقی ایفا می نماید و این موضوع شاید ناشی از اثرات ضد التهاب، کاهش کلسترول خون و تأثیر مواد آنتی اکسیدان موجود در این جلبک باشد.
بخشی از مقاله حفظ تعادل در ایستم استخرهای پرورش میگو (مجله Aquaculture Asia pacific، شماره ژانویه /فوریه 2017 ، ترجمه علی قوام پور(
پرورش دهندگان تایوانی که میگو را در سیستم متراکم پرورش می دهند، اصطلاحی با این مضمون دارند که میگو را تنها تا 80 درصد نیازش غذادهی کنید. این روش برای ایستم استخرهای متراکم میگو، بسیار هوشمندانه است چرا که این ایستم در چنین سامانه هایی بسیار شکننده و آسیب پذیر می باشد. غذادهی بیش از حد ( هرچند ناچیز) در چنین مزارعی، سیستم پرورش را به سمت پرغذایی( یوتروفی) سوق خواهد داد.
در بسیاری از مزارع مای، اندونزی و تایلند قطع غذادهی در ساعات خاصی از شبانه روز، نتایج بسیار مثبتی در پی داشته است. در اغلب این مزارع، غذادهی، از غروب آفتاب به بعد قطع می شود.بر خلاف چرخه بیوریتم طبیعی میگو، در ساعات شب که میزان اکسیژن محلول آب به دلیل عدم وجود فتوسنتز افت می نماید، غذادهی انجام نمی شود.در عوض در طول روز در سیستم های متراکم، در حدود 4 تا 5 وعده به میگوها غذا داده می شود. از حدود روز 60 پرورش به بعد ، بسته به کیفیت آب استخر، در هر هفته، 2 تا 3 بار غذادهی قطع می شود. به این ترتیب به میکروارگانیسم های استخر اجازه داده می شود تا مواد مغذی اضافی را از محیط استخر حذف نمایند.
تمامی پرورش دهندگان میگو نسبت به اهمیت قطع متناوب وعده ها یا حتی قطع کامل غذای روزانه در مواردی که کیفیت آب یا سلامت میگو در معرض خطر قرار گیرد آگاه می باشند .
کاهش فشار خون
مصرف اسپیرولینا علاوه بر کاهش کلسترول که در بخش قبل نیز ذکر شد بر اساس شواهد موجب کنترل فشار خون نیز می گردد. نتایج تحقیقی که در سال 2016 انجام گرفت، نشان داد ، مصرف منظم خوراکی اسپیرولینا به مدت 3 ماه می تواند سبب کاهش فشار خون افراد دارای اضافه وزن و فشار خون بالا گردد.
غالباً ارتباط دادن مطالب تئوری با عملی، هرگاه با مصادیق همراه نباشد، بسیار مشکل و عمدتاً فرّار خواهد بود. در خصوص ارتباط افزایش تراکم ذخیره سازی با غذادهی و به تبع آن، افزایش آمونیاک( به عنوان متابولیت مضر) تاکنون در متون علمی، کارگاه های آموزشی و . به کرّات سخن گفته شده است . با این حال از یک سو، اهمیت موضوع و از سوی دیگر قلّت مصادیق و مثال های محاسباتی در خلال این مباحث، شاید ضرورت پرداخته شدن به چنین مطلبی را مؤکّدتر می سازد.
در این زمینه، مطلب حاضر را به ترجمه بخشی از کتاب معروف توماس لاوسون با عنوان "مبانی مهندسی آبزی پروری" اختصاص داده ام و امیدوارم مورد استفاده بازدید کنندگان عزیز واقع گردد :
. میزان آمونیاک مترشحه توسط ماهی از طریق فرمول ارائه شده توسط Boyd و Tucker و با محاسبه پروتئین خالص مصرفی( مقدار پروتئین افزوده شده به بیوماس ماهی به ازاء پروتئین موجود در غذا) قابل تخمین است :
در این فرمول، TAN به عنوان مقدار کل نیتروژن آمونیاکی( با واحد گرم به ازاء هر کیلو گرم غذا) و NPU به عنوان پروتئین خالص مصرفی در نظر گرفته شده است.
در همین ابتدا لازم است (با عنایت به تعریف ارائه شده برای NPU در پاراگراف بالا ) به این نکته توجه شود که هرچه NPU کمتر( و در واقع میزان جذب پروتئین از خوراک مصرفی، نامطلوب تر)، ضریب فرمول افزایش یافته و در نتیجه میزان نیتروژن آمونیاکی( TAN) بالاتر خواهد بود.
در مثالی که در کتاب یاد شده برای محاسبه نیتروژن آمونیاکی تام ( TAN) ارائه گردیده، مقدار پروتئین خوراک، 25 درصد در نظرگرفته شده است که بالطّبع، در خصوص میگو، این مقدار، بالاتر می باشد و این نیز بر مقدار نیتروژن آمونیاکی تولید شده در مزارع پرورش میگو خواهد افزود.
با هم به محاسبه TAN خوراکی با 25 درصد پروتئین و NPU معادل 0.4 ( بر اساس مقدار توصیه شده توسط ویلسون در سال 1976) می پردازیم:
حال اگر با توجه به فرمول فوق،میزان نیتروژن آمونیاکی در غذای میگو با پروتئین 40 درصد و NPU پائین تر( بر اساس هضم پذیری کمتر) در حدود 0.3 در نظر گرفته شود، حاصل فرمول به شکل ذیل خواهد گردید:
به این ترتیب، در زمینه خوراک میگو با هضم پذیری نسبی پائین و پروتئین بالا( در حدود 40 درصد)، تقریباً 1.8 برابر نیتروژن آمونیاکی بیشتر تولید خواهد شد.
این مثال، نشان دهنده رابطه مستقیم بین آمونیاک وارد شده به استخر با میزان غذادهی است چرا که هرگاه مقدار غذای وارد شده به استخر بیشتر شود، مقدار TAN محیط استخر نیز افزایش می یابد و بدیهی است، یکی از عوامل افزایش مقدار غذادهی، تراکم ذخیره سازی بالاست.
لینک ذیل مربوط به تصاویر مراحل احداث توالت میگو است که دوست عزیزم جناب آقای مهندس موسی زاده از تایلند ارسال نموده است. با توجه به استقبالی که از دیدگاه احداث چنین سازه ای در مزارع پرورش میگو در سطح جهان شده ، امیدوارم این فایل مورد توجه علاقمندان به سیستم های نوین آبزی پروری واقع گردد .
آمونیاک یکی از اشکال مهم منابع نیتروژن در سیستمهای زنده بوده که خود نیز برای سنتز اسیدهای آمینههایی که در ساختار پروتئینها نقش دارند کاربرد دارد. آمونیاک محصول متابولیکی حاصل از فرایند تجزیه آمینواسیدها بوده که نقش مهمی را در فیزیولوژی جانوران به صورت طبیعی و غیرطبیعی ایفا مینماید که از آن جمله میتوان به موازنه اسیدها و بازها اشاره نمود. همچنین آمونیاک میتواند طی تجزیه مواد آلی جامد همانند غذای اضافی و مواد دفعی، ایجاد و در آب انباشته گردد. در مزارع پرورش میگو آمونیاک نتیجه مواد دفعی و زائد حاصل از پرورش میگو است. ایجاد ترکیبات نیتروژنی سمٌی چون آمونیاک و نیتریت که ناشی از تجزیه پلیت غذایی و مواد دفعی موجودات آبزی بوده، میتواند منجر به کاهش میزان باروری و همچنین فروپاشی کامل سیستم آبزیپروری گردد. برخلاف داران که قادرند ضایعات نیتروژنی را به شکلهای دیگر همچون اوره تبدیل نمایند، ماهیان و سختپوستان آن را به صورت آمونیاک در آب دفع میکنند. این ممکن است بدین خاطر باشد که در شرایط طبیعی، آمونیاک بلافاصله در آبهای پیرامونی تا زیر سطح مجاز خود رقیق میگردد. همچنین ماهیان و سختپوستان فاقد توانایی لازم برای تبدیل آمونیاک به ترکیبات با میزان سمٌیت پایین میباشند. از اینرو، آبزیان به طور ویژهای در معرض اثرات سمًی غلظت های بالای آمونیاک قرار دارند. شکل غیر یونیزه آمونیاک، به دلیل توانانی جذب آن از طریق برانشها، برای آبزیان بسیار سمٌی میباشد.
متن فوق بخشی از مقدمه مقاله "آمونیاک در استخرهای پرورش میگو" نوشته جناب آقای دکتر ومنتشر شده در مجله میگو و سخت پوستان است. علاقمندان به دریافت متن کامل این مقاله می توانند به لینک ذیل مراجعه نمایند:
کتاب الکترونیکی حاضر از انتشارات Blackwell و جامعه جهانی آبزی پروری(WAS) می باشد که موضوعاتی نظیر بیوسکیوریتی در سطح مزارع آبزی پروری و مفهوم این عبارت ( بیوسکیوریتی=ایمنی زیستی) را از نگاه سازمان جهانی دامپزشکی پوشش داده است.
سال انتشار کتابی که لینک دانلود آن در ذیل همین مطلب قرار داده شده، 2007 است. در واقع دلیل اشتراک گذاری این کتاب در وبلاگ آبزیستان، جایگاهی است که سیستم های مدار بسته آبزی پروری دریایی در سال های اخیر در صنعت پیدا نموده اند و می توان با قطعیت اظهار نمود که مبانی طراحی و مدیریت عملیات در این سیستم ها بر کلیه روش ها در این صنعت مؤثر خواهد بود. امید دارم این کتاب مورد استفاده علاقمندان واقع شود.
استخرهای آبزی پروری دارای ایستم پویا و پیچیده ای می باشند که پرورش موجود هدف و ارگانیسم پرورشی به شیوه مطلوب در آنها صرفاً در صورت مدیریت مناسب چرخه مواد مغذی و پسماندهای دفعی موجود در بستر میسّر خواهد بود.
به منظور مدیریت بار مواد آلی بستر و بهینه سازی نرخ تجزیه این مواد، روش های متنوع فیزیکی، شیمیائی و زیستی( بیولوژیک) مورد استفاده قرار می گیرد که از آن جمله می توان به تعویض آب، لای برداری، هوادهی، آیش مزارع در بین دو دوره پرورش، آهک و غیره اشاره نمود.
در این رابطه، در سال های اخیر، مفهوم نوینی با عنوان " توالت میگو" یا "خروجی مرکزی" نیز توسط آبزی پروران به کار گرفته شده است.
لینک ذیل ترجمه متنی است که در سال 2018 در نشریه Aqua International به چاپ رسیده و در خصوص مفهوم توالت میگو و مبانی احداث آن توضیح داده است. امیدوارم مطالعه این مطلب، مورد توجه علاقمندان و بازدیدکنندگان محترم وبلاگ واقع شود:
از این پس به لیست روشهای تولید غذاهای دریایی، شامل صید از دریا و آبزی پروری، می توان کشت سلولی در آزمایشگاههای استریل را نیز اضافه نمود. محصولات این فرآیند ، که حتی از آن به عنوان آبزی پروری سلولی نیز یاد شده است ، غذاهای دریایی آزمایشگاهی، مبتنی بر سلول ، کشت سلولی ، یا غذاهای دریایی آزمایشگاهی نامیده می شوند. اصولاً ، کاربرد روشهای مهندسی زیست شناختی بافت، در تولید پروتئینهای مصنوعی عضله می باشد که یکی از مصارف آن در تولید غذاست. ارزش غذایی این محصولات را می توان از نظر بیولوژیک، باغذاهای دریایی حاصل از روش های رایج، معادل دانست ادامه در لینک ذیل:
در ابتدای سال 2010، به دنبال افزایش قابل ملاحظه قیمت جهانی میگوی پرورشی، بسیاری از پرورش دهندگان تایلند، در صدد افزایش تراکم ذخیره سازی، به منظور ارتقاء میزان تولید برآمدند. با این حال، افزایش غیر معمول دمای آب ( بیش از 32 درجه سانتیگراد) و غذادهی بیش از حد، تجمع مواد آلی در بستر استخر پرورش را سبب شده و موجب بروز بیماری نوپدیدی به نام بیماری مدفوع سفید (White Feces Disease) گردید. این بیماری نخست در استخرهای پرورش گونه Penaeus monodon با شوری پائین( 3 تا 5 گرم بر لیتر) مشاهده شد اما پس از آن شیوع آن در تمامی سطح زیر کشت میگوی تایلند که در حال حاضر 99 درصد از آن به پرورش گونه Litopenaeus vannamei اختصاص دارد، گسترش یافت ادامه در لینک ذیل:
در طول عمر 26 ساله پرورش میگو در کشور ایران، بحران های متعددی گریبانگیر این صنعت نسبتاً نوپا شده که مهمتر از همه احتمالاً( و با اذعان اکثر قریب به اتفاق دست اندرکاران، قطعاً)، بحران بیماری به ویژه بیماری لکه سفید ویروسی، سرآمد تمامی این بحران ها بوده است.
به عنوان یک کارشناس، که متأسفانه از زمان اولین سال بروز، از نزدیک با این بیماری، نشانه ها و تبعات مختلف آن آشنا شده، به این باور رسیده ام که ایده " یک عامل بیماریزا + میزبان = بیماری" چندان ایده واقع بینانه ای نبوده و حتی لازم است در نمودار سه وجهی معروف به نمودار " Snieszko" بخش مربوط به محیط ( Environment) قدری بیشتر مورد بازنگری واقع شود. در حقیقت، به نظر می رسد، طی سال های بروز بیماری لکه سفید ویروسی( که اکنون تمامی استان های فعال در صنعت پرورش میگو را در کشور درنوردیده است) عدم توجه به Pathobiome سبب غفلت از عوامل اولیه بروز تلفات و خسارات گردیده و همین امر موجب شده تا دست اندرکاران صنعت پرورش میگو، بارها شاهد تکرار بحران در این عرصه باشند.
این مقدمه را از این بابت در ابتدای مطلب آوردم تا فتح بابی باشد بر ارائه یکی از دیدگاه های جدید در زمینه کنترل بیماری ها در آبزی پروری، که مبتنی بر Pathobiome بوده و تفکر رایج و سنتی غالب را به چالش می کشد.
نمودار ذیل، این دیدگاه ( نه چندان) نوین را به شکل مناسب تری تبیین نموده است :
در این نمودار روابط مختلف بین میزبان- محیط، عامل بیماریزا – محیط و میزبان – عامل بیماریزا، در مورد بروز یک بیماری خاص( سندرم حلقه قهوه ای در صدف فیلی پینی) مورد بررسی قرار گرفته است. بدون هیچگونه توضیحی، می توان مشاهده نمود که روابط یادشده، تا چه حد پیچیده و در عین حال در ایجاد بیماری تعیین کننده و تأثیر گذار می باشد. جالب تر اینکه ذیل نمودار، عبارت " مراحل اولیه تماس( عامل بیماریزا و میزبان)، بدون هرگونه نشانه بروز بیماری"، خود نشان دهنده تفاوتی است که بین عملکرد رایج در قبال " کار در کنار بیماری" و " روش صحیح و منطقی آن، وجود دارد.
کارشناسان ومدیران مزارع پرورش میگو، به کرّات شاهد تلفات میگوهای خود در سنین مختلف و تحت شرایط متفاوت فیزیکی و شیمیایی آب استخرها بوده اند. حتی در مجتمع هایی که در آن ها بروز بیماری لکه سفید گزارش شده، بروز تلفات میگو بدون هرگونه نشانه ای از این بیماری خاص، امری متداول است.
بنابر این سوای از اینکه در طول دو دهه گذشته، به چه میزان در ردیابی سایر عوامل بیماری زا اهتمام ورزیده ایم، لازم است به اهمیت نقش پاتوبیوم و به طور کلی، ایستم استخر پرورش نیز، نیم نگاهی داشته و در مدیریت بیماری ها در صنعت تکثیر و پرورش میگو، دیدگاه های مبتنی بر ایستم را نیز مورد عنایت قرار دهیم .
دیواره روده در تمامی جانوران نقش پر اهمیتی در زمینه دفاع ایمنی ایفا می نماید. این نقش در میگوها نیز بسیار حیاتی شناخته شده بطوریکه این بخش، خط مقدم دفاع ایمنی میگوها محسوب می شود. دفاع موی، اساسی ترین سد مقاومت صورت گرفته در این بافت بر شمرده می شود.
در تحقیقی که در سال 2017 در کشور چین انجام شده ( مجله Fish and Shellfish Immunology ) محققین نتیجه گرفتند، این سد ایمنی، با افزایش آمونیاک و نیتریت در محیط مختل شده و مقاومت میگوی لیتوپنئوس وانامی در مقابل بیماری را کاهش می دهد. این مطالعه که در دو سطح مولکولی( بررسی ژنتیکی در خصوص فعالیت ژن تولید کننده مو) و باکتریایی( بررسی تغییرات ایجاد شده در ترکیب و تنوع جمعیت باکتریایی روده میگوهای تحت بررسی) انجام گرفت، بیانگر اهمیت مدیریت محیط استخر در هنگام کار در کنار بیماری است .
درباره این سایت